مسلماً چنین تصمیمی، رویکرد آمریکا در خاورمیانه را تغییر خواهد داد، اما این پرسش مطرح میشود که آیا قدرت دیگری میخواهد جانشین ایالات متحده در این منطقه شود؟
چین چنین امیدی دارد. چند روز پیش از اعلام رسمی بایدن، چینیها قرارداد همکاری جامع ۲۵ ساله خود با ایران را نهایی کردند که شامل همکاریهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی میان این دو کشور است. چنین قراردادی آمریکا را نگران میکند. درست است که چین همکاریهای تقریباً مشابهی با دیگر کشورهای منطقه مثل عراق و یا عربستان داشته، اما این قرارداد، اولین نوع خود میان چین و یکی از دشمنان آمریکا یعنی ایران محسوب میشود. نکته اینجاست چین بهتازگی رابطه خود با همپیمانان آمریکا را نیز بسیار قوی کرده است. امارات متحده عربی، مصر و حتی اسرائیل همپیمانان اصلی آمریکا در خاورمیانه محسوب میشوند که چین به شکل همزمان روابط خود را با آنها بسیار گسترش داده است. افزایش چشمگیر رابطه چین با اسرائیل که در حوزه همکاری با شرکتهای فناوری اسرائیلی متمرکز شده آمریکا را بسیار عصبانی کرده است. چین به اسرائیل به عنوان گزینهای برای گسترش چشمگیر کمربند اقتصادی خود با استفاده از بندر حیفا در دریای مدیترانه نگاه میکند، همانگونه که با بندرعباس به تنگه هرمز دست پیدا کرده است.
یکی از نکاتی که نگرانیهای آمریکا را کاهش میدهد این است چین با وجود برنامههای امنیتی با ایران، تمرکز خود در منطقه خاورمیانه را حول مسائل اقتصادی بنا کرده و آنچنان کاری به مسائل نظامی ندارد. چین در زمینه نظامی طرف هیچ کشوری را نمیگیرد و همانگونه که با ایران همکاری نظامی دارد با رقیب این کشور یعنی عربستان نیز روابط گسترده نظامی خود را حفظ کرده است. چین احساس میکند منافع اقتصادیاش زمانی تأمین میشود که از تعارضات کنونی در خاورمیانه دوری کرده و آن را به آمریکا بسپارد. به همین دلیل است که بیشتر کشورهای خاورمیانه که سطح روابط خود را با چین گسترش دادهاند همپیمانان ایالات متحده هستند. ایران در این قضیه یک استثناست که همین قرارداد اخیر نیز با محاسبه اقتصادی چین همراه بوده است. زمانی که صحبتها در خصوص بازگشت آمریکا به برجام و برداشته شدن تحریمها شنیده میشود، چین نیز زمانبندی امضای قرارداد خود با ایران را بسیار دقیق تنظیم کرد تا به ایران توانایی چانهزنی بیشتر در مذاکرات را داده و امکان برداشته شدن تحریمها را قوت ببخشد.
نظر شما